[جان عالم یا اباصالح

وبلاگ ادبی، ارزشی ، مذهبی

[جان عالم یا اباصالح

وبلاگ ادبی، ارزشی ، مذهبی

  • ۰
  • ۰

بالا نرفت سوز صدایی که داشتم
کاری نکرد ذکر و دعایی که داشتم

حال و هوای پاکیَم از دست رفته است
یادش بخیر حال و هوایی که داشتم

دیروز اشک چشم من هر لحظه می چکید
امروز نیست اشک و بکایی که داشتم

از بسکه با هوای و هوس خو گرفته ام
دیگر دراز نیست دست دعایی که داشتم

یادش بخیر زمزمه های خدایی ام
حالا کجاست سوز و نوایی که داشتم

دیگر جسور و روسیه و خیره سر شدم
بر لب نمانده ذکر خدایی که داشتم

شرمنده ام که با شهدا قهر کرده ام
با یادشان چه شور و صفایی که داشتم

یادش بخیر جمعه که می شد غروب ها
همراه گریه زمزمه‌هایی که داشتم

با معصیت ز سینه ی من پر کشیده است
حال و هوای کرببلایی که داشتم


  • ۹۵/۰۳/۲۲
  • علی رضایی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی